یادداشت اختصاصی «صبح فردیس»:
مرقومه خدمت

امیر عطاران، عضو شورای فرهنگ عمومی شهرستان فردیس طی یادداشتی نوشت: مسئولان محترم خیالتان راحت با این اوضاع و احوال گرانیها و ناترازیها و هزینههای سنگین دیگر مردم به بیمارستان و قبرستان فکر نمیکنند.
به گزارش خبرنگار اجتماعی پایگاه خبری تحلیلی «صبح فردیس»؛ امیر عطاران، عضو شورای فرهنگ عمومی شهرستان فردیس، دبیر قرارگاه فرهنگی شهید بهشتی، منتقد و فعال اجتماعی طی یادداشتی نوشت: اجازه دهید این بار کمی راحتتر سخن بگویم و پرده تعارف را کمی آن سوتر بکشم.
با این اوضاع و احوال و خرج و مخارج دارو و درمان و هزینههای سنگین دکتر و بیمارستان و بروکراسی هفت خوان بیمهها و گرانی دارو و نسخه و احیانا زیرمیزی برخی از جراحان و هزاران پیچ و خمهایی که امروز وبال گردن مردم شده دیگر کسی حتی جرات رفتن به درب بیمارستان را هم ندارد مگر آن که یا از طبقه خاص باشد و یا چارهای برایش نباشد.
با این اوضاع و احوال هزینههای سنگین کفن و دفن و خرید قبر و سنگ قبر و پخش انواع موسیقیها و روضهها و مراسمهای مختلف و... دیگر کسی به قبرستان و مُردن هم فکر نمیکند مگر آنکه دست تقدیر او را بر تابوت مرگ بنشاند و در آرامستان، آرام بگیرد.
البته با همه این مصیبتها و رنجها جای شکر است که مسئولان هم از آنچه بر مردم میگذرد کاملاً آگاه هستند چرا که آنها هم خودشان در این کشور در بین مردم زندگی میکنند و از درد و رنج مردم به خوبی باخبرند و اگر خدایی ناکرده گذرشان به بیمارستان و یا قبرستان بیفتد آنها هم بر همان تخت و یا قبری مینشینند که مردم بر آنها مینشینند و هیچ فرقی بین آنها و مردم نیست فقط احتمال دارد فنرهای تخت آنها کمی روانتر باشد که برای برخاستن کمتر اذیت شوند.
در مورد مرگ و مردن هم چنین است فقط امکان دارد سنگ قبر آنها کمی رنگینتر باشد که مشخص گردد نور از قبرشان مشعشع میگردد و یا در هنگام برگزاری مراسم یادبودها گلدستههای تسلیت و تعزیت برای آنها کمی فراوانتر و خوشبوتر باشد.
از این رو مسئولان محترم خیالتان راحت با این اوضاع و احوال گرانیها و ناترازیها و هزینههای سنگین دیگر مردم به بیمارستان و قبرستان فکر نمیکنند، مگر آنکه یا از زندکی خود سیر شده باشند و یا از نامردمان باشند.
حال که با همه این احوالات گاه چارهای از گذر به بیمارستان و قبرستان نیست، پیشنهاد میگردد: از این پس قبرستانها و یا به قولی (آرامستانها) را همجوار با بیمارستانها بنا فرمایید تا کمی مسیر رفت و آمد برای زندگان و مردگان آسانتر گردد. و در پایان از این که هم به فکر دنیای مردم و هم به فکر آخرت آنها هستید، تشکر میکنیم.
با این اوضاع و احوال و خرج و مخارج دارو و درمان و هزینههای سنگین دکتر و بیمارستان و بروکراسی هفت خوان بیمهها و گرانی دارو و نسخه و احیانا زیرمیزی برخی از جراحان و هزاران پیچ و خمهایی که امروز وبال گردن مردم شده دیگر کسی حتی جرات رفتن به درب بیمارستان را هم ندارد مگر آن که یا از طبقه خاص باشد و یا چارهای برایش نباشد.
با این اوضاع و احوال هزینههای سنگین کفن و دفن و خرید قبر و سنگ قبر و پخش انواع موسیقیها و روضهها و مراسمهای مختلف و... دیگر کسی به قبرستان و مُردن هم فکر نمیکند مگر آنکه دست تقدیر او را بر تابوت مرگ بنشاند و در آرامستان، آرام بگیرد.
البته با همه این مصیبتها و رنجها جای شکر است که مسئولان هم از آنچه بر مردم میگذرد کاملاً آگاه هستند چرا که آنها هم خودشان در این کشور در بین مردم زندگی میکنند و از درد و رنج مردم به خوبی باخبرند و اگر خدایی ناکرده گذرشان به بیمارستان و یا قبرستان بیفتد آنها هم بر همان تخت و یا قبری مینشینند که مردم بر آنها مینشینند و هیچ فرقی بین آنها و مردم نیست فقط احتمال دارد فنرهای تخت آنها کمی روانتر باشد که برای برخاستن کمتر اذیت شوند.
در مورد مرگ و مردن هم چنین است فقط امکان دارد سنگ قبر آنها کمی رنگینتر باشد که مشخص گردد نور از قبرشان مشعشع میگردد و یا در هنگام برگزاری مراسم یادبودها گلدستههای تسلیت و تعزیت برای آنها کمی فراوانتر و خوشبوتر باشد.
از این رو مسئولان محترم خیالتان راحت با این اوضاع و احوال گرانیها و ناترازیها و هزینههای سنگین دیگر مردم به بیمارستان و قبرستان فکر نمیکنند، مگر آنکه یا از زندکی خود سیر شده باشند و یا از نامردمان باشند.
حال که با همه این احوالات گاه چارهای از گذر به بیمارستان و قبرستان نیست، پیشنهاد میگردد: از این پس قبرستانها و یا به قولی (آرامستانها) را همجوار با بیمارستانها بنا فرمایید تا کمی مسیر رفت و آمد برای زندگان و مردگان آسانتر گردد. و در پایان از این که هم به فکر دنیای مردم و هم به فکر آخرت آنها هستید، تشکر میکنیم.
انتهای خبر/
توسط
الهه ملاحسینی