گروه سیاسی پایگاه خبری تحلیلی «صبح فردیس»؛ حضور «دونالد ترامپ»‌ در کاخ سفید سیاست آنارشیستی و بهم ریخته‌ای را در آمریکا کلید زد که دو وجه داشت. وجه اول آن تغییر رویکردها و رهاسازی پیوستگی ساختار سیاسی آمریکا نسبت به اروپا و همپیمانانش بود که این کشور را به آنان متعهد کرده بود و همچنین روی دیگر آن این بود که تصویر آقایی آمریکا را مخدوش می‌کرد و کارکرد یک پروژه بگیر را به آمریکا می‌داد.

اما چرا آمریکا با ترامپ این رویکرد را انتخاب کرد‌. شاید برخی مطرح کنند که این مسئله به ویژگی شخصیتی ترامپ به عنوان یک تاجر سیاستمدار باز می‌گردد اما نکته اساسی نقاط ضعفی در درون آمریکا بود که شخصیتی چون ترامپ را بالا کشید.جسه ضعیفی که قرار بود یک سر بزرگ را حمل کند و قطعا در بلند مدت امکان آن وجود نداشت. از این رو سر و کله ترامپ با استراتژی «مرد دیوانه» که سطح انتظارات را حتی برای متحدان به شدت کاهش می‌داد، پیدا شد.‌

خروج آمریکا از معاهدات بین المللی در همین رابطه قابل تحلیل است؛ مواردی که ترامپ با همان رفتار ملانصرالدینی خود آن‌ها را هزینه‌زا و بی‌مصرف عنوان می‌کرد. شاید ساختار سیاست عقلایی آمریکا برای عبور از این موارد ناممکن باشد اما ترامپ بدون ترحم این کار را انجام داد. مواردی که بایدن نیز از این میراث ترامپ در دوران ریاست‌جمهوری خود بهره برد. برجام، تعرفه‌های آمریکا بر کالاهای چینی و حتی اروپایی و ماجرای کشمکش بر سر هزینه‌های ناتو از جمله مسائلی بود که بایدن در این زمینه ها دنباله‌رو ترامپ بود و در دوران خود سیاست میانه ترامپ- اوباما را پیش برد.

موضوع مطالبه مالی از ناتو از جمله شعارهای ترامپ بود. مرد کلاه قرمز کاخ سفید همواره مطرح می‌کند که اروپا خود باید هزینه‌اش را پرداخت کند. بایدن نیز تا حدودی بدان وفادار بود و حالا باز ترامپ خصوصا در آیینه جنگ اوکراین سعی دارد هزینه‌های آمریکا را کاهش دهد. موضوعی که اروپا را به صرافت انداخته که برای خود ارتشی دست و پا کند و آلمان نیز در این حوزه تسلیح شود. مسئله‌ای که تبعات دنباله‌داری برای آمریکا و اروپا و سرنوشت ناتو دارد و به ضعف پیمان آتلانتیک شمالی منجر خواهد. آنچه این موضوع را تشدید می‌کند پول پرستی ترامپ است که برای اروپا در این چند ساله فاکتور کشیده است. این خودمحوری خصوصا در برابر متحدان قطعا در آینده آمریکا را با چالش روبرو می‌کند و تا به همین جا نیز نتیجه این سیاست بی‌اعتمادی طرفین نسبت به اقدامات آینده بوده است.

ترامپ با این تصویر ذهنی که از خود در دنیا به نمایش گذاشته می تواند تصمیمات سخت را به طور آسان‌تری اتخاذ کند. این گریم جوکری ضعف‌های آمریکا را پوشش می‌دهد و همه چیز را گردن یک مرد دیوانه می‌اندازد.

روندی که اروپا را به وحشت انداخته و قاره سبز یک پیام را به خوبی دریافت کرده که دیگر روی متحد استراتژیک خود نمی‌تواند برای همیشه حساب باز کند و باید ارتش خود را در برابر تهدیدات تشکیل دهد.

رویکرد مدیریت آنارشیستی ترامپ با توجه به عدم پیش‌بینی‌پذیری تصمیمات وی هزینه‌های جهانی خصوصا برای متحدان را در برابر آمریکا افزایش می‌دهد. اما همه این رفتارها با محوریت قرار دادن تنها وضعیت ایالات متحده در پس خود یک ضعف را نمایان می‌کند. پناه آوردن دوباره آمریکا به ترامپ دیوانه مهمترین سرنخ این حوادث است. البته پشت بسیاری از اقدامات ترامپ همین ضعف مشهود است و در این راستا بسیاری از کارشناسان تهدیدات ترامپ را بلوف و تو خالی تعبیر می‌کنند.

آمریکا با ترامپ ایده جهان گرایی خود را تا حدود زیادی کمرنگ کرد و تغییر داد و بیشتر به منفعت خود می‌اندیشد. ملی گرایی در اهداف ترامپ بیشتر دیده می‌شود.درواقع ترامپیسم را باید تفکری مبتنی بر ناسیونالیسم، کاپیتالیسم، نژادپرستی صددرصد آمریکایی قلمداد کرد‎.

در این نظر آمریکا اداره‌کننده‌ جهان است و اروپا باید دنباله‌رو آمریکا باشد. حتی اتحادیه اروپا و توافق‌نامه‌های دیگر باید تضعیف شوند‎ و هزینه این موارد را اروپا و کشورهای عربی باید پرداخت کنند. گلوبالیسم متهم به میدان دادن به چین و توسعه کشورهایی است که متضاد با فرهنگ آمریکایی بودند.

رفتارهایی چون تحت فشار قرار دادن اروپا در جنگ اوکراین تا جایی که تهدید کرده آن‌هایی که هزینه خود را پرداخت نکنند دچار تهدیدات بیشتری می‌شوند و اهرم قرار دادن روسیه در این بخش قابل تفسیر است.

رسانه‌های غربی از ترکیب پوتین ترامپ به عنوان تهدیدی برای توان دفاعی اروپا یاد می‌کنند و به قاره سبزی‌ها پیشنهاد می‌کنند که به تسلیح و تجهیز و ارتش‌سازی مجزا با آمریکا بپردازند. بعید نیست ترامپ در آینده از همین اهرم برای امتیازگیری از اروپا استفاده کند.

در انتخابات آمریکا ترامپیست در برابر گلوبالیسم قرار گرفت و پیروز شد. در این طرح که ترامپیست آن را مطرح کرده بود نقش آمریکا از آقایی به سمت مجری که باید پولش را بپردازند تغییر کرد و همین موضوع قطعا مراودات و معادلات جهانی در برابر آمریکا را با تغییرات جدی روبرو خواهد کرد. خط تغییرات تازه‌ای در دنیا شکل گرفته که ادامه این روند اتحاد غرب را تضعیف می‌کند.

منبع: فارس

انتهای خبر/