حالت تاریک
  • چهارشنبه, 1403/09/14 شمسی | 2024/12/04 میلادی
«صبح فردیس» گزارش می‌دهد؛

مهیار عیار؛ بازتاب‌های تاریخی در آیینه‌ای نو

مهیار عیار؛ بازتاب‌های تاریخی در آیینه‌ای نو

مهیار عیار، سریالی است که تلاش کرده با ترکیب روایت داستانی قوی و فضاسازی تاریخی، مخاطبان را جذب کند. این تلاش در برخی جنبه‌ها موفق بوده، اما در بازنمایی دقیق هویت تاریخی و فرهنگی، دچار لغزش‌هایی شده است.

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی «صبح فردیس»؛ سریال مهیار عیار به‌عنوان یک اثر داستانی جنایی که در بستر تاریخ صفویه روایت می‌شود، سعی کرده با ترکیب عناصر هیجان، رمزآلودگی و تصویرسازی‌های تاریخی، تماشاگران را به دل یکی از دوران‌های مهم ایران ببرد.

داستان مهیار، از یک تحول شخصیتی عمیق آغاز می‌شود: راهزنی که در آستانه مرگ به خواست جوانمردی به زندگی بازمی‌گردد و به عیاری رو می‌آورد. این تحول، نقطه‌ای قابل‌توجه برای ورود مخاطب به دنیای دراماتیک و پرماجرای سریال است. اما آیا مهیار عیار توانسته در بازنمایی تاریخی، فرهنگ و هویت ایرانی و روایت داستانی خود موفق عمل کند؟

نگاهی به ساختار روایی و بصری

مهیار عیار از نظر روایی، اثری خوش‌ساخت به نظر می‌رسد که با بهره‌گیری از عناصر جذاب مانند تعلیق و ماجراجویی، سعی در نگه‌داشتن مخاطب پای تلویزیون دارد. قاب‌بندی‌ها و استفاده از رنگ‌ها، به‌ویژه در نمایش مناظر شهر‌های یزد و اصفهان، نقطه قوتی در ساختار بصری اثر محسوب می‌شود. بازیگران نیز در نقش‌های خود با مهارت ظاهر شده‌اند و توانسته‌اند ارتباط احساسی خوبی با مخاطب برقرار کنند. اما آنچه باعث می‌شود سریال در لایه‌های عمیق‌تر، چالش‌برانگیز شود، نحوه پرداختن به جزئیات تاریخی و فرهنگی است. سریال‌هایی که در بستر تاریخ ساخته می‌شوند، مسئولیت سنگینی در برابر مخاطب دارند؛ چرا که تاریخ، علاوه بر جنبه سرگرم‌کنندگی، حامل فرهنگ و هویت یک ملت است. این مسئولیت در مهیار عیار به شکل بارزی در نمایش پوشش زنان و بازنمایی فرهنگی نمود پیدا کرده است.

بازنمایی تاریخی یا تخیل گزینشی؟

یکی از جنبه‌های مهم این سریال که نقد‌های جدی را به همراه داشته، نحوه نمایش پوشش زنان در دوره صفویه است. سازندگان در بازنمایی لباس زنان، دچار تناقض‌های جدی شده‌اند. برای مثال، زنان اصلی داستان با لباس‌هایی ظاهر می‌شوند که بیش از آنکه یادآور پوشش بیرونی زنان صفوی باشد، شبیه به لباس‌های خانگی است. گردن برهنه، گیس‌های باز و لباس‌های تنگ، تصویری نادرست از فرهنگ پوشش آن دوران را ارائه می‌دهد. از طرفی، برای زنی مرموز که نمی‌خواهد هویتش فاش شود، از پوششی کامل شامل چادر و پوشیه استفاده شده است. این تناقض، نه تنها غیرمنطقی است، بلکه پیامی نادرست درباره مفهوم حجاب در دوران صفویه منتقل می‌کند. باید به یاد داشت که چادر، به‌عنوان پوشش رایج زنان در بیرون از خانه، بخشی جدایی‌ناپذیر از فرهنگ ایرانی در بسیاری از دوره‌های تاریخی بوده است.

سازندگان این سریال با نادیده گرفتن این واقعیت، نه تنها از یک فرصت بزرگ برای بازنمایی دقیق هویت فرهنگی استفاده نکرده‌اند، بلکه به نوعی دچار تحریف تاریخی شده‌اند. این تحریف، در نهایت بر برداشت مخاطب از آن دوره تأثیر منفی می‌گذارد و ممکن است باور‌های نادرستی را در ذهن او شکل دهد.

چالش‌های روایت در تلویزیون

نکته مهم دیگر در تحلیل سریال مهیار عیار، وظیفه رسانه ملی در قبال آثار تاریخی است. رسانه‌ها نقش مهمی در بازتاب حقایق تاریخی و فرهنگی دارند و از این رو، ساخت چنین سریال‌هایی باید با دقت و حساسیت بیشتری همراه باشد. متأسفانه، به نظر می‌رسد در این سریال، این دقت در حد مطلوبی رعایت نشده است. یکی از انتقادات جدی به این اثر، نحوه برخورد گزینشی با فرهنگ و تاریخ است. در حالی که در بسیاری از صحنه‌ها تلاش شده تا حس و حال تاریخی با استفاده از لوکیشن‌ها، دیالوگ‌ها و فضاسازی‌های مناسب ایجاد شود، در برخی جنبه‌ها مانند پوشش، این تلاش‌ها به کلی نادیده گرفته شده است. چنین برخورد گزینشی باعث می‌شود مخاطب دچار تناقض شود و اعتمادش به روایت تاریخی سریال کاهش یابد.

قدرت داستان‌گویی در کنار ضعف تاریخی

با وجود انتقادات، نمی‌توان از جنبه‌های مثبت مهیار عیار غافل شد. داستان سریال، پر از پیچیدگی‌ها و فراز و فرود‌هایی است که مخاطب را درگیر می‌کند. تحول شخصیت مهیار از یک راهزن به عیار، به زیبایی روایت شده و پیام‌هایی انسانی مانند جوانمردی و اخلاق را به خوبی منتقل می‌کند. همچنین، توجه به عناصر جنایی و معمایی، سریال را از آثار معمول تاریخی متمایز کرده و بر جذابیت آن افزوده است. اما این نقاط قوت زمانی می‌توانست به شکلی کامل‌تر درخشان شود که جزئیات فرهنگی و تاریخی نیز به همان اندازه مورد توجه قرار می‌گرفتند. در نهایت، سریالی که قرار است نماینده بخشی از تاریخ و فرهنگ یک ملت باشد، نمی‌تواند صرفاً بر پایه تخیل و جذابیت‌های داستانی بنا شود.


در نهایت مهیار عیار، سریالی است که تلاش کرده با ترکیب روایت داستانی قوی و فضاسازی تاریخی، مخاطبان را جذب کند. این تلاش در برخی جنبه‌ها موفق بوده، اما در بازنمایی دقیق هویت تاریخی و فرهنگی، دچار لغزش‌هایی شده که نمی‌توان به سادگی از کنار آن‌ها گذشت. رسانه ملی باید در ساخت چنین آثاری، توجه بیشتری به حقایق تاریخی داشته باشد و از فرصت‌هایی که چنین سریال‌هایی برای آموزش و ارتقای آگاهی عمومی فراهم می‌کنند، به بهترین شکل استفاده کند. مهیار عیار می‌توانست به اثری ماندگار تبدیل شود، اگر سازندگان در کنار جذابیت‌های بصری و روایی، به مسئولیت تاریخی خود نیز توجه بیشتری نشان می‌دادند.

این سریال با همه نقاط قوت و ضعف خود، همچنان اثری است که می‌تواند در میان مخاطبان جایی برای خود باز کند. اما شاید بهتر باشد به جای تکیه بر زرق‌وبرق‌های ظاهری، به عمق فرهنگ و تاریخ ایران توجه بیشتری نشان داده شود. در غیر این صورت، مهیار عیار تنها یک داستان سرگرم‌کننده باقی و نه یک سند تاریخی قابل اتکا خواهد ماند.

مهدیه سادات نقیبی – الهه ملاحسینی – صبح فردیس

انتهای خبر/

 

لینک کوتاه خبر

نظر / پاسخ از