تصویر زن ایرانی در سریال پایتخت

سریال «پایتخت» از آن دسته تولیدات تلویزیون است که توانست در فصلهای ۷ گانه خود تصویر زن ایرانی را به درستی برای مخاطبان ترسیم کند.
گروه فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی «صبح فردیس»؛ تولیدات تلویزیونی به خصوص سریالها تاثیر مهمی در تصویرسازی و بازنمایی تصویر افراد و نقشهای مهم جامعه در اذهان مخاطبین دارند. تلویزیون تا حد زیادی توانسته به نمایش تصویر درست و دقیق از زن ایرانی در سریالها در سالهای پس از انقلاب بپردازد. سریال «پایتخت» از آن دسته تولیدات تلویزیون است که توانست در فصلهای ۷ گانه خود تصویر زن ایرانی را به درستی برای مخاطبان ترسیم کند. اما این تصویر تا چه اندازه به زن واقعی ایرانی نزدیک است؟
پایتخت تصویری محبوب و متمایز از زن ایرانی ارائه داد
فاطمه ترکاشوند؛ کارشناس فرهنگی و منتقد سینما درباره تصویرسازی از زن ایرانی در سریال پایتخت گفت: در سریال پایتخت تصویر زن در هر فصل متناسب با شخصیت پردازیها و قصهای که وجود داشت فراز و نشیبهایی داشت. خصوصاً بازنمایی شخصیت اصلی زن یعنی هما در طول این فصلها دستخوش تغییرات زیادی شده است. اما اساس شخصیت هما بر زنی مقتدر و عاقل استوار است که در واقع خانواده را میگرداند و میتوان گفت که هما شخصیت اصلی کل سریال و کسیست که خانواده به وجود او قائم است. حتی شخصیت اصلی سریال یعنی نقی معمولی که در واقع مرکز قصهها و روایتهاست هم به گونهای قائم به هماست؛ بنابراین پایهگذاری این شخصیت بر عقل و اقتدار زن و قدرتش در گردانندگی خانواده و مرجعیتیست که برای همه اعضای خانواده و خصوصاً همسرش دارد.
بر اساس این اصل، طبیعتاً شخصیت این زن از فصل اول به دوم به سوم به چهارم تا هفتم تغییراتی هم داشته است. تغییر اصلی را در فصل پنجم شاهد هستیم زمانی که هما بر اثر تصادفی که داشت، دچار اختلالات روحی و آسیبهای روانی شد که با تماشای برنامه خندوانه تلاش میکرد تا شادیها را بیشتر برای خودش حفظ کند و تمریناتی را که از طرف روانشناس به او داده شده بود را انجام میداد. این وجه از شخصیت هما در فصل هفتم هم حفظ شد به این شکل که تمریناتی برای کنترل خشم و استرس انجام میداد.
ترکاشوند در ادامه به تکیه گاه بودن زن ایرانی که در پایتخت به تصویر کشیده شد، گفت: پایه شخصیت و اختلالاتی که به تناسب هر ماجرایی برای این شخصیت پیش آمده، مشخص است، اما تا فصل هفتم این مرجعیت هما دستخوش تغییر نشده و تکیه گاه خوبی برای شخصیت پردازی سایر شخصیتها نیز هست. یعنی اگر دقت کنید در فصل هفتم شخصیت بهتاش که خواهرزاده همسر هما محسوب میشود، خیلی قائم به این شخصیت است که نشان میدهد دایره گردانندگی و تکیهگاه بودن هما میتواند تا لایه سوم اعضای خانواده هم برود.
به طور کلی به نظر میرسد زنی که در سریال پایتخت تصویر شده قدرتمند، مقتدر، عاقل و مهربان است. در عین حال که برخلاف تصویر موجود به خصوص در تولیدات طنز تلاش میشود که زن را تحقیر کنند و یا زن را کمعقل نشان دهند در پایتخت کاملا این موضوع برعکس است. یعنی طنز قصه از کمعقل بودن یا کمظرفیت بودن یا حتی کمقدرت بودن شخصیت زن در نمیآید و اتفاقاً شخصیت مرد هست که با استفاده از لحظات ضعف عقلانی و حتی ضعف قدرت بدنی طنز خلق میکند. از این جهت به نظرم شخصیت زن در سریال پایتخت کاملا بازنمایی جذاب و متمایزی در مقایسه با تصویر جا افتاده در سایر تولیدات طنز ارائه داده است. هما هم شخصیت خیلی محبوبیست و هم برای مخاطب مرجعیت دارد. یعنی هر اتفاقی که در فصلهای مختلف سریال افتاده مخاطب به دنبال این بود که هما آن را به نحوی حل کند و اگر هما هم نمیتوانست این کار را انجام دهد، مخاطب متوجه میشد که با این ماجرا ختم سریال و شخصیتها هم خوانده شده است.
این کارشناس و منتقد سینما به دیگر شخصیت زن حاضر در سریال نیز اشاره کرد و گفت: اما شخصیت فهیمه هم با وجود نقطه ضعفهای زیادی که دارد، اما همچنان پایه گرداندن یک خانواده است و در خانوادهای که تقریبا از فصل چهارم، همسر از آن حذف شده و زن به عنوان سرپرست قرار گرفته، باز هم شخصیت مستقل و سرپرست خانوار و قدرتمندی دارد. علی رغم اینکه در کنار بقیه شخصیتها به خصوص در مقایسه با شخصیت هما خیلی عقلانیت در این شخصیت دیده نمیشود، اما همچنان به عنوان یک زن قدرت و اقتدار و تلاش برای حفظ خانواده را در او میبینیم به ویژه در فصل هفتم و در سکانس مشهور درگیری لفظی بهتاش و نقی، فهیمه نقش حل کننده را ایفا کرد.
هما؛ زنی حوالی خودمان
فاطمه ترکاشوند در ادامه به نزدیک بودن شخصیتهای زن در سریال پایتخت به زن در جامعه واقعی ایران اشاره کرد و گفت: شاید خیلی هم نشود تصویر زن در سریال پایتخت را به زن ایرانی تعمیم داد. به هر حال این تصویر زنیست که در یک سریال بازنمایی شده و شاید به خاطر جا افتادن این شخصیت بتوانیم آن را یکی از زنان سینما یا محصولات تصویری ایران بدانیم که به نوعی شمایی از زن ایرانی را ارائه میدهد. اما این شخصیت به شخصیت زنی که بعد از انقلاب در جستجوی آن بودیم یا دست کم الگوی موردنظر حاکمیت بود، نزدیک است. یعنی ما زنی را میبینیم که از یک طرف به شدت به خانواده وابسته و خانواده برای او در اولویت است و همسر و فرزندانش مهمترین دغدغه ذهنیاش هستند در عین حال تجربههای اجتماعی و حتی تحصیلی متفاوتی دارد که برای آنها تلاش میکند.
اگر به خاطر داشته باشید در فصل اول قصه پایتخت با این ایده شروع شد که هما در دانشگاهی در تهران قبول شده و این خانواده از شمال کشور به تهران میآیند و قصهی جادهای سریال از همینجا آغاز شد که حالا تا فصل هفتم هم ادامه پیدا کرد. در فصلی دیگر میبینیم که هما وارد شورای شهر شده و فراز و نشیبهای خاص خود که در روابط خانوادگیاش ایجاد میشود و در نهایت همسرش؛ نقی به عنوان حامی ظاهر میشود.
در بخشهای مختلف سریال هم به همین صورت است. همانطور که هما تلاش میکند تا شخصیت و نقش اجتماعی و فرهنگی بیرون از خانه را داشته باشد، در عین حال هم در مواقعی که بعد اجتماعی با بعد خانوادگی به تعارض میخورد، خانواده را در اولویت قرار میدهد و حتی به قیمت عبور کردن از آن نقش محبوب اجتماعی خانواده را انتخاب و حفظ میکند. در واقع همین مومضوع موجب میشود تا عقلانیت هما برای مخاطب و شخصیتهای داستان و خصوصاً نقی قابل تکیه باشد. یعنی همه میپذیرند که در تعارض بین عضو شورای شهر بودن با نگه داشتن خانواده حتی در صورت انجام ساختمان سازی غیرقانونی، هما جمع و جور کردن اعضای خانواده را در اولویت قرار میدهد و این کار شخصیت زن را بزرگ میکند. برخلاف اینکه ممکن است فکر کنیم زنان تنها در صورتی که از نقش خانواده عبور کنند و شخصیت اجتماعیشان را پیدا کنند، صاحب بزرگی میشوند.
ترکاشوند تصویر زن ایرانی در سریال پایتخت را به زن ایرانی مورد تایید جامعه ایرانی بعد از انقلاب نزدیک دانست و گفت: این تصویر خیلی به تصویر زن ایرانی خصوصا بعد از انقلاب نزدیک است. اکثریت زنان جامعه یعنی طبقه متوسط از این جنس بودند. زنان خانهداری که در مقاطعی مشاغل و نقش اجتماعی را در عرصههای مختلف تجربه کردند، اما همیشه شخصیت زن و مادر فداکار و همسر پناه دهنده و تکیهگاه را داشتند و از آن عبور نکردند و در سختیها و فراز و نشیبهای زندگی همیشه تلاش کردند تا این دو را به نحوی با هم آشتی دهند. اگر اطراف خود را ببینیم حتما دست کم در زنان خانواده و همسایه و... شاید چند ده مورد از این جنس زنان را پیدا کنیم؛ بنابراین یکی از دلایلی که این تصویر از زن دیده میشود و جا میافتد و مورد استقبال قرار میگیرد همین ملموس و محسوس بودن آن است.
پایتخت؛ موفق، اما بیادعا در الگوسازی
فاطمه ترکاشوند درباره اینکه آیا تصویر ارائه شده از زن ایرانی در سریال پایتخت میتواند الگوی مناسبی برای مخاطب باشد، گفت: اگر به دنبال یک الگوی تمام کمال برای مخاطب باشیم شاید این یک اتفاق دست نیافتنی باشد. یعنی هر چقدر که الگو بینقصتر میشود، از مخاطب و باورپذیری او دورتر میشود. اما اگر الگو به معنای یک شخصیت خاکستری باشد که میتواند اشتباه کند، نقطه ضعف داشته باشد، حتی دچار اختلال روانی شود، بعضی مواقع خودخواهیهای خودش را داشته باشد و در طول یک دهه مخاطب با او زندگی کرده و در مقاطع مختلف تصویری از او داشته باشد که در عین تجربه کردن مشکلات و بیرحمیهای روزگار مبارزه میکند، روحیه جنگندهای دارد و سعی میکند ارزشها و هر چیز که برای خانواده است را حفظ کند، به این معنا بله به نظرم سریال پایتخت در این امر مفق عمل کرده.
پایتخت تصویری صمیمی و ملموس از زن ارائه میدهد که ادعایی ندارد که این الگوی زن ایرانی است، اما این قابلیت را دارد که یک همدلی نسبت به بعضی از ابعاد شخصیت هما را در مخاطب ایجاد کند که قابلیت الگو شدن دارد. شاید پایتخت هیچوقت تصمیم نگرفته بود شخصیت نقی و هما و یا هیچ یک از شخصیتهای دیگر را به عنوان الگو ارائه دهد، اما صمیمیت و راحتی این شخصیتها باعث میشود تا مخاطب آنها را دوست داشته باشد و اشتباهاتشان را نادیده بگیرد و در لحظاتی که فداکاری میکنند، با هم میخندند، لحظاتی که بهانههایی برای جنگیدن در مقابل مشکلات پیدا میکنند و از اشتباهات هم میگذرند مخاطب را با خودش همراه میکند و عملاً کارکرد الگوسازی برای مخاطب دارد.
منبع: باشگاه خبرنگاران جوان
انتهای خبر/